۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۱, دوشنبه

وضعيت هولناك مسلمانان اهل سنت ایران


بسم الله الرحمن الرحيم

وضعيت هولناك مسلمانان اهل سنت.برادران شيعه.مسيحي زردشتي

و... كه به نوعي به انها هم ظلم شده است.

و اكنون اين مطلب جهت دفاع از حقوق پايمال شده ي اهل سنت و بيان گوشه هايي از ستم هاي روا داشته شده براين ملت مظلوم و بي دفاع نوشته شده است كه در ذيل مي ايد.

*حساب برادران اهل تشيع را از حكومت جدا مي دانيم و انها را به تفكر و انديشيدن در اين باره دعوت مي كنيم.

1. اهل سنت ايران كه ثلث جامعه ي ملي را تشكيل مي دهند از قوميت هاي مختلف تشكيل شده اند كه شامل:

كرد بلوچ طوالش تركمن واعراب حاشيه ي خليج فارس كه اهل سنت مناطق مرزي در بلوچستان و استان خراسان از سرخس تا بيرجند و شيراز يعني اطراف مرزهاي ايران را تشكيل مي دهند.

اين علاوه بر اقليت هاي سني مذهب است كه در ساير شهرهاي بزرگ ايران وجود دارد ليكن با وجود مساحت وسيع مناطق سني نشين و يا اينكه از نظر جمعيت دومين جمعيت ايران بعد از شيعيان هستند.

اهل سنت نه تنها حق شراكت در سرنوشت خود -در اين نظام فرقه گرا- را نداشته و حتي يك وزير يا سفير و يا مقام عالي رتبه ندارند.بلكه در تهران كه مسيحيان يهوديان هندوها و سيك ها دهها كليسا و بت خانه و عبادتگاه و گور دواره دارند اهل سنت از يك مسجد كوچك براي نمازهاي پنجگانه و جمعه هم محروم و ممنوعند و حتي در پاركها نماز بخوانند.

با توجه به اينكه جمعيت اهل سنت در تهران جمعيت قابل ملاحظه اي است اما در شهرهاي ديگر هم وضعيت بدتر از ان است مثلا تخريب مسجد جامع شيخ فيض در مشهد به دستور سردم داران حاكم بر اين ملت مظلوم در سال 1994 ميلادي نمونه اي از ظلم آشكار است.

اين علاوه بر ستم هايي است از طرف اين رژيم ديكتاتور و خونريز بر اهل سنت و ملت ايران كه بعد از انقلاب مردم گذشته است.

خراب كردن مساجد و مدارس ديني در مناطق سني نشين و به شهادت رساندن و ترور كردن علماء و رهبران ديني و روشنفكران اهل سنت در داخل و حتي خارج از كشور يكي از سياست هاي ثابت نظام ديكتاتوري خميني و خامنه اي و رفسنجاني است.

از پنج قرن اخيري كه ايران گرفتار اين گمراهي ها و غلوها و بدعت ها و افراط ها گشته و شاه اسماعيل صفوي معلون كه با شمشير صفوي و مكر و همكاري و توطئه صليبيان ايران را بزور دچار اين گمراهي ها كرد وليكن اين كشور است كه در ميدانهاي مختلف سياسي فرهنگي و تاريخي ضربه خورده است.

در ده قرن اوليه اسلام كه ايران به اسلام روي آورد و اجمالاَ از روش و منهج و مذهب اهل سنت از كتاب خدا و سنت رسول پيروي مي كرد در دنياي اسلام از نظر فكري و علمي و سياسي رتبه نخست را داشت كه بزرگترين و مهمترين كتب اسلام از جمله كتب سته حديث و صدها و هزاران عالم و مورخ و مفسر و محدث وسياسي و متفكر و اديب از ايران به بركت اسلام برخاست ليكن بعد از تشيع اجباري توسط صفوي ها در قرن دهم هجري ديگر كشور افرادي مانند مولانا و حافظ و سعدي و فردوسي را به خود نديد و جز مشتي روضه خوان مكار و ساحر و بلعم باعور صفت كه به نام مرجع و اخوند مال مردم را به نام دين خورده و خونشان را به نام مذهب مكيده و ناموسشان را به نام متعه از بين برده و توحيد شان را به نام شرك مبدل ساخته و برمال و جان و مقدارات ملت غلبه كرده و مهار همه چيز را بدست خود گرفته است.

اكنون ملت ايران از شيعه و سني و غيره مسلمان را به روز سياه نشانده و به جهت ابراز اين ظلم ها و اصلاح و روشنگري ديني قيام نموده ايم تا بر جهان روشن نماييم كه بر ملت ايران چه مي گذرد و بر شيعيان روشن سازيم كه به نام تشيع در چه چاهي انداخته شده اند كه هيچ گونه ارتباطي با قران و اسلام ندارند و كيلومترها فاصله دارند از انچه كه خدا و رسولش گفته اندو هدف ما فقط رضاي الهي و اصلاح و رفع ستم از ملت مظلوم ايران است و ارزومنديم كه شرايطي پيش آيد كه در داخل كشور همه بتوانيم بدون سرنيزه و ترور و توطئه بر سر ميز مذاكره بنشينيم و عليه رژيم ديكتاتور كه به نام اسلام و تشيع بر ملت مظلوم ظلم مي كند قيام كنيم و مصداق واقعي اين ايه شريفه قرار بگيريم:

"فبشر عبادالذين يستمعون القول فيتبعون احسنه"

بشارت باد بر آنهايي كه سخن گوش مي دهند و بهترين را بر مي گيرينند.

اكنون شهداي اهل سنت ايران كه توسط جلادان حاكم به درجه ي رفيع شهادت رسيدند.

اينانند همان شهيداني كه روز قيامت در حالي كه از قبر بلند مي شوند مي گويند:

بار الها به كدامين گناه كشته شدم

فهرست شهدايي كه به جرم عقيدتي و سني بودن ترور يا اعدام شده اند:

جامعه اهل سنت ايران

1. شهيد بهمن شكوري:از مبارزان اهل سنت طالش بود كه در سال 1986 ميلادي در زندان اوين با دهان روزه اعدام شد. و اتهامش اين بود كه به عتبات عاليات توهين كرده بود.يعني قبر پرستي را نمي پذيرفت در آن موقع تهمت و هبيت تهمت رايج فعالان اهل سنت بود و ايشان تقريبا در دهه ي پنجم عمرش بودند و مبارزي بود كه جزئي از عمرش را در دوران حكومت شاه در زندان گذرانده بود.

2. شهيد شيخ عبدالوهاب خوافي: از اهل سنت خراسان كه در مدرسه ي ديني پاكستان فارغ التحصيل شده بود . در دهه ي دوم عمرش يعني حدود بيست سالگي شهيد شد و در زندان دادگاه ويژه ي روحانيت در سال 1990 ميلادي و اتهام او عقيدتي و بر طبق معمول وهابيت بود.

3. شهيد مولوي عبدالملك ملازاده:ايشان از رهبران و فعالان مذهبي بلوچستان و پسر بزرگ رهبر مذهبي بلوچستان مولوي عبدالعزيز بودند كه بعد از انقلاب همراه با 400 نفر از علماي اهل سنت در سراسر ايران در ارتباط با شوراي شمس زنداني شدند . و بعد از آزادي از زندان حركت محمدي اهل سنت را ايجاد كردند و در نهايت از تدريس ممنوع شدند. تا اينكه نا چار به هجرت ازوطن شدند و در سال 1996 ميلادي در شهر كراچي پاكستان بوسيله مزدوران اطلاعات امام زماني ايران در روز روشن ترور شد . روحشان شاد

4. شهيد مولوي عبدالناصر جمشيد زهي: ايشان از جانان متديني بودند كه بعد از هجوم سپاه پاسداران به منزلش در خاش بلوچستان به ناچار مجبور شد به پاكستان هجرت كند و انجا بعد از فراغت از تحصيل در دانشگاه تدريس مي كرد كه در سال 1996 به همراه مولوي عبدالملك در كراچي به وسيله اطلاعات ايران ترور شد.

5. شهيد شيخ فاروق فرساد:از شاگردان و همكاران بارز علامه احمد مفتي زاده در كردستان بود بعد از سالها حبس به مدت پنج سال به رضائيه تبعيد شد كه بعد از اتمام مدت تبعيدش در همانجا در سال 1996 ترور شد.

6. شهيد دكتر مولانا عبدالعزيز كاظمي بجد: از فارغ التحصيلان و شاگرد اول دانشگاه اسلامي مدينه منوره بود كه در سال 1996 فقط به خاطر سني بودن و مهتقداتش مثل بقيه شهداي اهل سنت بعد از سه روز شكنجه ي وحشيانه از طرف مامورين اطلاعات زاهدان جسدش را در خيابان انداخته بودند كه اثار شكنجه در صورت و فك خورد شده اش هويدا بوده است كه اثار كينه هاي پاسداران خميني را روشن ساخته است.

7. شهيد مولوي حبيب الله حسين بر:از علماي اهل سنت سراوان بلوچستان مي باشد كه در سال 1991 ميلادي از طرف سازمان اطلاعات سراوان بعد از خروج از زندان به شرط همكاري ربوده شد و هيچ اثري از او بدست نيامده كه احتمالاَ ترور شده است.

8. شهيد مولوي يارمحمد كهرازهي: امام جمعه شهرستان خاش و مدير مدرسه ديني مخزن العلوم خاش به طور مشكوكي در سال 1997 در گذشت كه شواهد و قرائن و وضعيت و موقعيت وي اين احتمال را تقويت مي نمايند كه وي توسط ماموران اطلاعاتي رژيم به شهادت رسيده است.

9. شهيد مولوي ابراهيم دامني: از علماي حق گوي اهل سنت بلوچستان بود كه به جرات بايد بگم كه مولانا دامني يكي از دانشمندان بزرگ اهل سنت بود كه به جرم فقط جواب دادن به چند كتاب كه توسط اخوندها نوشته شده بود دستگير شد كه 9 سال از عمر خود را در زندان به سر برد و در سال 2004 ميلادي بشهادت رسيد.

10. شهيد مولوي نعمت الله: يكي از علماي بزرگ بلوچستان فقط به دليل حق گويي و سخنراني به زبان بلوچي كه در يك توطئه وي و همراهانش را در سال 2006 ميلادي به شهادت رساندند.

11. شهيد محمد ملا ربيعي: از علما و نويسندگان سر شناس كردستان و امام جمعه اهل سنت كرمانشاه بود كه در سال 1996 بوسيله اطلاعات ايران ترور شد ومسجدش نيز تعطيل گشت كه بعد از ان تظاهراتي انجام گرفت كه تعدادي در اين تظاهرات كشته و زنداني شدند.

12. شهيد مولوي عبدالستار:روحاني سرشناس و امام جمعه خاش و مير سابق حوزه مخزن العلوم بعد از مراجعه به بيمارستان براي زخم كوچكي كه در دستش بود به طور ناگهاني و مشكوك درگذشت كه پزشكان رژيم به ظاهر چيني گفتند كه وي سكته قلبي كرده است

!!!

بعد از وي جانشين مولوي يارمحمد كهرازئي(ريگي)مرتب به اطلاعات احضار شده و مورد بازجويي و تفتيش عقايد قرار گرفته بود و مدرسه مخزن العلوم تحت فشار بوده تا طلاب غير بومي را اخراج نمايد كه وي مقاومت كرده تا اينكه اطلاعات طلاب را دستگير و بعد از زنداني كردن انها را به منطقه شان بندرعباس عودت داده است.موقعيت زير فشار مدرسه خاش و به شهادت رسيدن مدير مدرسه ي قبلي ان و احضار مرتب مولوي يارمحمد اين يقين را تقويت نموده است كه وي هم توسط اطلاعات مثل بقيه ي رهبران اهل سنت ترور شده است .

در همين تاريخ از منابع تركمن هاي ايران خبر مي رسد كه عواملي ناشناس (سربازان مجهول امام زمان !!!) در صدد ترور يكي از علما اهل سنت تركمن آخوند ولي محمد ارزانش كه از ايران هجرت نموده و به تركمنستان پناه برده بود بر آمدند افراد مذكور ساعت دو نيم شب پنجم اوت 1997 ميلادي به منزل ايشان در عشق آباد حمله كرده و چون او را نيافته بودند فرزندش را ضرب وشتم نموده و خانه و مخصوصا كتابها و دفاتر و اوراق را تفتيش كرده و از ميان يادداشت هاي چندين ساله مربوط به تركمن هاي ايران و تعدادي اسناد و مدارك و عكس را برداشته ودر آخر با تهديد به مرگ در صورت مطلع نمودن پليس انجا را ترك ميكنند.واين دومين حادثه درمورد يكي از رهبران ديني اهل سنت تركمن مي باشد. چون در ماه آوريل نيز فردي(شايد باز هم از مجهولان امام زمان!!!) با خنجر قصد كشتن او نموده وليكن او جان سالم به در برده و فقط زخمي شده بود و قرائن به يكي بودن ترتيب دهندگان اين دو سوء قصد دلالت كرده كه همه اين يقين را تقويت مي نمايد كه پشت اين حوادث وحشيانه اطلاعات جهنمي ايران است كه مي خواهد كشور را از وجود اهل سنت خالي نمايد.

-جامعه اهل سنت ايران-دفتر لندن29/12/1997

13. شهيد شيخ قدرت الله جعفري: از فرزندان اهل سنت خراسان كه در مدرسه ي ديني پاكستان فارغ التحصيل شده بود و بعد از بازگشت به ايران زنداني شد و سپس در سال 1990 ميلادي اعدام گرديد. ايشان نيز در سن حدود بيست سالگي بودند.

14. شهيد شيخ ناصر سبحاني: از علماء اهل سنت كردستان بود در سال 1992 ميلادي تهمت وهابيت بعد از شكنجه هاي فراوان اعدام گرديد.جرم او مثل بقيه فقط عقيدتي بود و در هنگام شهادت در دهه سوم عمرش بودن يعني حدود سي سال داشتند.

15. شهيد دكتر علي مظفريان: از پزشكان-جراع قلب-مشهور شيرازي بود كه در عهد شاه (در بندر لنگه) تغيير مذهب داده يعني از تشيع خارج شده و عقيده اهل سنت را پذيرفته بود و بعد از انقلاب در شيراز با همكاري اهل سنت شيراز منزلي را خريده و با اجازه رسمي به مسجد تبديل كرده بود كه ايشان در انجا خطبه مي خواند ولي بعد ازمدتي دستگير شد و بعد از شكنجه هاي شديد در زندان و گرفتن اعترافات موهن در سال 1992 ميلادي اعدام گرديد.

16. شهيد احمد مفتي زاده:از رهبران مذهبي مشهور كردستان و موسس اولين جنبش اهل سنت در ايران بعد از انقلاب بود كه شوراي مركزي اهل سنت (شمس) نام گرفت. و به خاطر مواضع روشن و بدون نفاقي مي گرفت و مخالفت علني با خميني در حين سخنراني در حسينيه ي ارشاد به سوي او تير اندازي شد و بعد از ان دستگير شد و حدود 10 سال زندان و بعد از اينكه امراض متعددي در زندان دچارش كرده بودند و از مرگش مطمئن بودند او را از زندان ازاد كردند ولي از رفتن او به خارج براي درمان جلوگيري كردند.كه در نتيجه ان بعد از چند ماه در سال 1993 ميلادي به رحمت ايزدي پيوست كه تشييع جنازه اش ممنوع شد.

17. شهيد شيخ محمد صالح ضيائي: از رهبران و علماء بزرگ اهل سنت بندرعباس كه يك مدرسه ي ديني را بنا نهاد و اداره مي كرد كه سازمان اطلاعات خواستار تعطيل كردن ان شده بود ولي شيخ از اين كار امتناع ورزيده بود.انها به شيخ گفته بودند دانشجوياني كه شما براي تحصيل به مدينه منوره فرستاديد براي ما از موشك هاي صدام خطرناك تر هستند. سرانجام در سال 1994 ميلادي بعد از چند روز باز جويي به طرز فجيعي در بيابان او را به شهادت رسانده و قطعه قطعه كرده بودند تا شاهدي از عدل علوي سربازان مجهول امام زمان-اطلاعات-باشد.

18. شهيد مولوي عبدالعزيز الله ياري:امام جمعه اهل سنت بيرجند بودند كه در سال 1994 ميلادي بعد از چند روز باز جويي از طرف دادگاه ويژه ي روحانيت مشهد شكنجه و بوسيله سوزن مسموم و شهيد شدند.

19. شهيد دكتر مولانا احمد صياد:ايشان تنها دكتراي علوم حديث در ايران بودند كه از فارغ التحصيلان دانشگاه اسلامي مدينه منوره بود. بعد از بازگشت مدرسه ي ديني كوچكي در اطراف كنارك بلوچستان بنا كردند كه بعد از مدتي از طرف دادگاه ويژه ي روحانيت به اتهام وهابيت به 15 سال زندان محكوم شدند كه 5 سال ان را در زندان گذراند و در سال 1996 از زندان ازاد شد و براي چند روز به امارات رفتند پس از بازگشت از امارات در فرودگاه بندرعباس بوسيله اداره اطلاعات دستگير شد و بعد از سه روز جسدش در بيابان پيدا شد تا شاهدي ديگر از تطبيق وحدت اسلامي باشد كه رژيم فرقه گراي منافق به دروغ مردم جهان را بدان فريفته است.

20. شهيد مولوي نورالدين غربي: از علماي اهل سنت خراسان و فارغ التحصيل مدارس ديني پاكستان و سپس از دانشگاه اسلامي مدينه منوره فارغ التحصيل شده و به خاطر وضعيت نا به سامان اهل سنت ايران و تتبع اطلاعات از شخص ايشان حتي در زماني كه در پاكستان بوده به ناچار بعد از فراغت از تحصيل به تاجيكستان رفته و در انجا مشغول تدريس شده بود كه در سال 1998 ميلادي در يك روز براي تدريس قران از منزل خارج شده بود دو نفر از اطلاعات ايران وي را ترور و به شهادت رساندند.

21. شهيد عبدالجبار فرزند نور محمد:دانشجوي دانشگاه بلوچستان زاهدان در تاريخ 2/3/1999 ترور و بشهادت رسيد.

22. شهيد خدابخش صالح زهي فرزند حسين:در 17/4/1999 همانطور كه در بيانيه اهل سنت ايران امده ايشان در ايرانشهر دستگير و به همدان برده شد و بعد از دو هفته شكنجه به اتهام مجاهدين اهل سنت اعدام شدند.

23. شهيد انور مباركي فرزند مولوي عبدالحق:در حين خدمت سربازي بوده به وي تير اندازي شده و به شهادت رسيدند كه هدف از اين كار نشر رعب و وحشت بين اهل سنت منطقه بوده است. قابل ذكر است كه سه شهيد اخير از علماء نبوده اند.

24. شهيد مولوي موسي كرمي: ايشان امام و خطيب مسجد شيخ فيض اهل سنت مشهد بود كه اين مسجد در سال 1994 ميلادي به دستور خامنه اي تخريب و شهيد شد كه شهيد موسي كرمي پس از مدتي ناچار به هجرت به افغانستان شده بودند كه در تاريخ 4/5/2001 بوسيله مواد منفجره در هنگام خروج از مسجد در شهر هرات ايشان و چهار نفر از همراهانش به شهادت رسيدند.

25. شهيد شمس ادين كياني: طلبه اهل سنت كه در سال 13/3/2000 بعد از ربودنش از اطلاعات ايران و تفتيش عقايد دست و پايش را بسته و بنزين به سر وي ريخته و وي را زنده زنده به اتش كشيده و شهيد كرده تا عبرتي براي ديگران باشد-روزنامه هاي اصلاح طلب خبر انرا منتشر نمودند.

26. سوزاندن سه نفر از كردهاي اهل سنت : در شهر ماكو در سال 2000 ميلادي كه در نهايت منجر به استعفاي نمايندگان كرد از مجلس شد.

27. شهيد حاج نور محمد ناروئي : ايشان از مبارزان طايفه ي ناروئي بود و از فعالان مسلح بلوچ بر عليه رژيم بود كه در تاريخ 28/6/2002 عناصر رژيم به خانه او واقع در كويته پاكستان حمله كرده و او را در مقابل زن و فرزندانش به شهادت رساندند. قابل ذكر است از طايفه ناروئي و شه بخش افراد بسياري ترور و شهيد شده اند كه در بعضي برسي ها قريب به 1500 نفر مي رسند.

لهذا بطور خيلي مختصر و فهرست وار مطالب و مظالم ذيل را براي علاج اين دردها قبل از انكه بي درمان گردد عرضه مي داريم. تا شايد نشر ان از طرف شما التيامي بر دردهاي ما باشد.

1. يك نفر از اهل سنت بعد از انقلاب تا كنون در حكومت و حتي پست هاي مهم در سطح شهر مثل استانداري و فرمانداري وجود نداشته است جز در زمان رياست جمهوري خاتمي يك نفر در كردستان فقط !!!؟؟؟ درصورتي كه اهل سنت ايران كه بين ربع تا ثلث جامعه ملي را تشكيل ميدهند از قوميت هاي مختلف تشكيل شده اند كه شامل:

بلوچ كرد طوالش تركمن و اعراب حاشيه ي خليج فارس كه اهل سنت مناطق مرزي استان بلوچستان استان خراسان و شيراز يعني اطراف مرزهاي ايران را تشكيل ميدهند. اگر چه بايد اذعان داشت كه بعد از امدن خاتمي و جبعه دوم خرداد اندكي از فشارها كاسته شده بود و تحولاتي بسيار اندك در مناطق سني نشين و لو جزئي گرفته بود. ولي در هنگام رياست احمدي نژاد اين ظلمها به اوج خود رسيده است.

2. تهران تنها پايتخت دنيا است كه اهل سنت هم در ان و هم در همه شهرهاي بزرگ كه شيعيان در اكثريت هستند از بناي يك مسجد ممنوع مي باشند در صورتي كه دهها كليسا و معابد براي مسيحيان و يهود و هندوها و يسك ها و زردتشتيان وجود دارد . و اين علاوه بر اين مشكل ديگر مي باشد كه حتي در مناطق خود ما نياز بناي مسجد در بعضي موارد از جرمهايي است كه ريش تراشيدن و زندان و ... در پي خواهد داشت كه اين قصه كه ريش در انديشه تنگ نظران و خشونت طلبان به چه معناست سر دراز دارد. بدون شك اين موضوع براي همه ي مسلمانان جهان سوال برانگيز است كه چرا در پايتخت جمهوري اسلامي بناي مسجد اهل سنت ممنوع مي باشد .

3. چندين مسجد و مدرسه ي ديني اهل سنت تا كنون با خاك يكسان گشته است و به عنوان مثال اين تعداد را ذكر نموده ايم تا تو خود مفصل خواني از اين مختصر..!!!

مسجد اهل سنت در مشهد كه مشهور به مسجد شيخ فيض بود و در كوچه اي واقع بود كه پدر خامه اي در انجا سكونت داشت.

در سال 1993 ميلادي=1371 شمسي با خاك يكسان شد.

و همچنين از بناي مسجد چهارم ابان مشهد ممانعت به عمل امد.

و نيز مسجد اهل سنت در اهواز و مسجد و مدرسه ديني امام شافعي در كردستان به همين سرنوشت دچار شد.

و مسجد قبا در تربت جام كه سالها تحت تصرف سپاه بود.

مسجد حسنين شيراز كه مصادره و به محل فروش فيلمهاي ويدئويي مبدل شد و امام جمعه ان نيز به سبب تغيير مذهب در عهد شاه از تشيع به تسنن بدست اطلاعات زنداني و اعدام شد.

مسجد و مدرسه ديني اهل سنت طالش در سال 1992 ميلادي مصادره و شيخ قريشي امام جمعه انجا زنداني گشت و اينها علاوه بردهها مسجد كوچك ديگري كه در شهرها و دهات هاي بلوچستان و....خراب گشته و هنوز بعد از ترور ملا محمد ربيعي مسجد او در كرمانشاه تعطيل مي باشد.

4. سياست مستمر دولت در تغيير معادله جمعيت در مناطق سني نشين مخصوصا در بلوچستان كه در زمان وزارت محتشمي تا كنون ادامه دارد و فقط بعنوان مثال ذكر مي كنيم كه در اطراف سد پيشين بلوچستان كه همه ساكنان ان بلوچ بودند تمام زمينهاي اطراف سد كه بسيار وسيع مي باشد همگي به غيربوميان داده شده است تا معادله ي جمعيت در هم خورده و به رغم خود مانعي از مانع صدور انقلاب را بردارند.

به اميد ازادي ايران

بلوچ خان

۱ نظر:

ناشناس گفت...

چرا اسم مولوی دهواری را ننوشتید؟ بعد از مناظره با قزوینی به شهادت رسید. فایل صوتی قزوینی در همین مورد وجود دارد که علنا بر علیه شیخ دهواری حرف میزند