دکتر عبدالکریم سروش در گفتگو با روز آنلاین به بحث در مورد مطالب زیادی پرداخت که برخی از نظرات ایشان را برای بازدید کنندگان ارائه می دهیم
دکتر سروش در مورد موسوی نامزد انتخابات ریاست جمهوری ایران گفت :من در سخنان آقاي موسوي، نکته تازه اي نمي بينم. در عملکردش هم کار دلچسبي مشاهده نمي کنم. گمان مي کنم با افکار پيشين اش وداع نکرده است و عليرغم اينکه گاهي در سخنراني ها، اشارات تازه اي دارد، اما ريشه ها، همان ريشه هاي پيشين است و رگه هاي نگران کننده اي در سخنان ايشان وجود دارد.در عمل هم بيست سال نشست و ظلم ها را تماشا کرد و لب از لب نگشود: "قربان تمکينت شوم مي بين و سر بالا مکن".
وی در مورد قوه قضائیه نظام گفت : قوه قضاييه اي که همه ما مي دانيم آلوده به انواع مفاسد است
وی در این مورد افزود :ما سه قوه در قانون اساسي داريم. قوه مقننه، قوه مجريه و قوه قضاييه.قوه مجريه، انتخابي است. مردم رئيس جمهور را انتخاب مي کنند.نمايندگان مجلس را هم مردم انتخاب مي کنند.ولي قوه قضاييه انتصابي است؛ پيشنهاد من اين است که قوه قضاييه راهم انتخابي کنند.من فکر مي کنم در اين صورت از بسياري جهات مشکلات قوه قضاييه ما رفع خواهد شد و قدرت مطلقه در کشور خواهد شکست. قوه قضاييه به معناي واقعي کلمه بايد از قدرت هاي ديگر مستقل باشد.اگر ولي فقيه رئيس جمهور را نصب کند، اگر مجلس، رئيس جمهور را انتخاب بکند.چندان مشکلي نيست؛ اما قوه قضاييه اگر استقلال نداشته باشد، حقيقتا عدالت نخواهيم داشت و همه چيز بر فنا خواهد رفت.
دکتر سروش در مورد سکولاریسم چنین اظهار نظر کرد:من با سکولاريسم ستيزه گر مخالفم که سکولاريسم را چندان گسترش مي دهد که جا را بر دين داري و دين داران تنگ مي کند. من دو سال پيش در اينجا ـ پاريس ـ يک سخنراني داشتم و گفتم که سکولاريسم کم تحمل شده و همان ايرادي را که به دين مي گيرد، رفته رفته در خودش مي پروراند.
وی در مورد آفتهای نظام های سیاسی چنین اظهار نظر کرد:ببينيد من به آفات دينداري کاملا واقفم، ولي معتقدم تمام اين خطرات بالقوه و بالفعل که در دين وجود دارد در هر نظام سياسي ديگري هم وجود دارد، منتها به شيوه خودش. يعني در سکولاريسم هم، کم بلا پديد نيامده. اگر شما توجه کنيد مي بينيد که بالاخره دو جنگ جهاني اول و دوم را سکولارها راه انداختند نه دين دارها؛ و به اندازه همه جنگ هاي تاريخ هم در آنها آدم کشته شد.بسياري از ديکتاتوري هاي جهان، ديکتاتوري هاي غيرديني بودند....
سروش در مورد احمدی نژاد گفت : من از ته دل آرزومندم که آقاي احمدي نژاد بر سر کار نيايد.يک سال و نيم پيش من در دانشگاه جرج واشنگتن، در سميناري در پاسخ به سئوالي گفتم که آقاي احمدي نژاد ديگر نمي تواند و نبايدرئيس جمهور بشود.خيلي هاي ديگر هم به اين نتيجه رسيده اند و اميدوارم که در عمل هم چنين چيزي تحقق پيدا کند. کم نبود آن آبرويي که ايشان از ايران برد، کم نبود آن همه دروغي که به مردم گفت. کم نبود آن همه خرافه پروري و سفاهت گستري که کرد؛ کم نبود آن همه پولي که از چاه هاي نفت بر داشت ودر چاه هاي جمکران ريخت. کافيست آن همه خوني که به جگرها کرد.
دکتر سروش در مورد موسوی نامزد انتخابات ریاست جمهوری ایران گفت :من در سخنان آقاي موسوي، نکته تازه اي نمي بينم. در عملکردش هم کار دلچسبي مشاهده نمي کنم. گمان مي کنم با افکار پيشين اش وداع نکرده است و عليرغم اينکه گاهي در سخنراني ها، اشارات تازه اي دارد، اما ريشه ها، همان ريشه هاي پيشين است و رگه هاي نگران کننده اي در سخنان ايشان وجود دارد.در عمل هم بيست سال نشست و ظلم ها را تماشا کرد و لب از لب نگشود: "قربان تمکينت شوم مي بين و سر بالا مکن".
وی در مورد قوه قضائیه نظام گفت : قوه قضاييه اي که همه ما مي دانيم آلوده به انواع مفاسد است
وی در این مورد افزود :ما سه قوه در قانون اساسي داريم. قوه مقننه، قوه مجريه و قوه قضاييه.قوه مجريه، انتخابي است. مردم رئيس جمهور را انتخاب مي کنند.نمايندگان مجلس را هم مردم انتخاب مي کنند.ولي قوه قضاييه انتصابي است؛ پيشنهاد من اين است که قوه قضاييه راهم انتخابي کنند.من فکر مي کنم در اين صورت از بسياري جهات مشکلات قوه قضاييه ما رفع خواهد شد و قدرت مطلقه در کشور خواهد شکست. قوه قضاييه به معناي واقعي کلمه بايد از قدرت هاي ديگر مستقل باشد.اگر ولي فقيه رئيس جمهور را نصب کند، اگر مجلس، رئيس جمهور را انتخاب بکند.چندان مشکلي نيست؛ اما قوه قضاييه اگر استقلال نداشته باشد، حقيقتا عدالت نخواهيم داشت و همه چيز بر فنا خواهد رفت.
دکتر سروش در مورد سکولاریسم چنین اظهار نظر کرد:من با سکولاريسم ستيزه گر مخالفم که سکولاريسم را چندان گسترش مي دهد که جا را بر دين داري و دين داران تنگ مي کند. من دو سال پيش در اينجا ـ پاريس ـ يک سخنراني داشتم و گفتم که سکولاريسم کم تحمل شده و همان ايرادي را که به دين مي گيرد، رفته رفته در خودش مي پروراند.
وی در مورد آفتهای نظام های سیاسی چنین اظهار نظر کرد:ببينيد من به آفات دينداري کاملا واقفم، ولي معتقدم تمام اين خطرات بالقوه و بالفعل که در دين وجود دارد در هر نظام سياسي ديگري هم وجود دارد، منتها به شيوه خودش. يعني در سکولاريسم هم، کم بلا پديد نيامده. اگر شما توجه کنيد مي بينيد که بالاخره دو جنگ جهاني اول و دوم را سکولارها راه انداختند نه دين دارها؛ و به اندازه همه جنگ هاي تاريخ هم در آنها آدم کشته شد.بسياري از ديکتاتوري هاي جهان، ديکتاتوري هاي غيرديني بودند....
سروش در مورد احمدی نژاد گفت : من از ته دل آرزومندم که آقاي احمدي نژاد بر سر کار نيايد.يک سال و نيم پيش من در دانشگاه جرج واشنگتن، در سميناري در پاسخ به سئوالي گفتم که آقاي احمدي نژاد ديگر نمي تواند و نبايدرئيس جمهور بشود.خيلي هاي ديگر هم به اين نتيجه رسيده اند و اميدوارم که در عمل هم چنين چيزي تحقق پيدا کند. کم نبود آن آبرويي که ايشان از ايران برد، کم نبود آن همه دروغي که به مردم گفت. کم نبود آن همه خرافه پروري و سفاهت گستري که کرد؛ کم نبود آن همه پولي که از چاه هاي نفت بر داشت ودر چاه هاي جمکران ريخت. کافيست آن همه خوني که به جگرها کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر