حبیب حسین پور: بر اساس یک برآورد تخمینی می توان به جرأت اعلام کرد که در حال حاضر 30 تا 40 درصد مردم کشور به سختی امرار معاش می کنند و با توجه به واقعیتی که در جامعه وجود دارد در مجموع حداقل 30 درصد از جمعیت 72 میلیونی ایران زیر خط فقر هستند. کارشناسان اقتصادی و اجتماعی معتقدند که خط فقر در ایران باید بر اساس درآمد روزانه دو دلار در نظر گرفته شود و برای استان تهران خط فقر به مراتب بیشتر از درآمد ماهانه 850 هزار تومان است.
منظور از خط فقر مطلق عدم تامین حداقل نیازهای تغذیه ای، بهداشتی، آموزشی، مسکن و حمل و نقل یک خانواده است که حداقل غذای مورد نیاز یک خانوار ایرانی دو هزار کالری در روز است و این رقم مبنای محاسبه خط فقر در نظر گرفته شده است.
بر اساس اعلام سازمانهای بین المللی چنانچه مبنای محاسبه خط فقر درآمد یک دلار در روز برای هر خانواده باشد بیش از یک میلیارد و 200 میلیون نفر از مردم جهان درآمدی کمتر از این مبلغ دارند و همچنین بر اساس دو دلار نزدیک به دو میلیارد و 200 میلیون نفر از مردم جهان درآمدی کمتر از 2 دلار دارند.
پیش از این وزارت بهداشت حداقل کالری مورد نیاز خانواده های ایرانی را دو هزار و 100 کالری در روز عنوان کرده بود.
وزارت رفاه بر روش تعیین 850 هزار تومان درآمد به عنوان خط فقر برای یک خانواده پنج نفر که پیش از این توسط دکتر راغفر تدوینگر طرح نقشه فقر کشور مطرح شده بود اشکال گرفته و عنوان کرده بود که مبنای محاسبه خط فقر اینگونه نیست و رقم خط فقر کمتر از این مبلغ است.
متاسفانه برخی از مدیران ارشد دستگاههای دولتی بر این باورند که اعلام خط فقر اثر روانی منفی بر جامعه خواهد داشت و خوب نیست به کسی بگوییم شما فقیر هستید، در حالی که به اعتقاد کارشناسان طرح این سخن تنها دلیل تراشی است زیرا به هر حال به کسی که فقیر است چه فقیر گفته شود یا نشود، خودش فقر را با پوست و استخوان درک میکند و پنهانکاری در مورد خط فقر بیفایده است.
دکتر حسین راغفر، تدوینگر نقشه فقر کشور با عنوان این مطلب که خط فقر در ایران باید بر اساس درآمد روزانه دو دلار در نظر گرفته شود و برای استان تهران خط فقر به مراتب بیشتر از درآمد ماهانه 850 هزار تومان است تاکید کرد: نمی توان بر اساس درآمد یک دلار در روز خط فقر ایران را تعیین کرد. چرا که اندازه گیری خط فقر در دنیا بر اساس میزان مصرف کالری است که این موضوع نیز در کشورها با توجه به شرایط آنها متفاوت است. مثلاً در برخی از ایالات هند خط فقر 3 دلار در روز است و این در حالی است که استاندارد زندگی در هند خیلی پایین تر از ایران است.
عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا با انتقاد از وضعیت فعلی اقتصادی کشور گفت: ما طی سالهای اخیر بالاترین درآمد نفت را در طول تاریخ ایران داشته ایم اما نتوانستیم با این درآمدها اقدام اساسی برای کاهش فقر انجام دهیم.
تدوینگر نقشه فقر کشور با اشاره به برخی اظهارات غیر کارشناسی که توسط مسئولان عنوان می شود گفت: آمار غلط خط فقر و صحبتی که برخی مسئولین در خصوص افراد فقیر می کنند اهانت به شعور مردم ایران و خلاف قانون اساسی است.
سال گذشته بر اساس پیشنهاد دکتر راغفر بانک مرکزی درآمد ماهانه 780 هزار تومان را مبنای اعلام خط فقر در شهرهای بزرگ کشور تعیین کرده بود.
تدوینگر نقشه فقر در مورد خط فقر 850 هزار تومانی در استان تهران نیز به مهر گفت: این مبلغ کمتر از میزان واقعی خط فقر محاسبه شده است و با توجه به نرخ تورم، تعداد فرزند دانشجو و دانش آموز در سال جاری خط فقر خیلی بیشتر از 850 هزار تومان برای خانوار 5 نفره خواهد بود.
در هر حال بر اساس یک برآورد تخمینی میتوان به جرأت اعلام کرد که هم اکنون در کشور 30 تا 40 درصد مردم به سختی امرار معاش میکنند و با توجه به واقعیتی که در جامعه وجود دارد در مجموع حداقل 30 درصد جمعیت کشور زیر خط فقر هستند. به طوری که در تهران و کلانشهرها برای یک خانواده 4 نفره عدد خط فقر 900 هزار تومان برآورد میشود که با این معیار بسیاری از پایتخت نشینان نیز زیر خط فقر محسوب میشوند زیرا حدود نصفی از این رقم تنها صرف اجاره مسکن میشود و با مابقی آن نیز با توجه به گرانی حاکم بر کلانشهرهایی چون تهران امکان یک زندگی مرفه بعید است. البته خط فقر در شهرهای کوچک 600 هزار تومان و در روستاها 400 هزار تومان برآورد می شود.
به رغم وضعیت کنونی فقر در جامعه هنوز هیچ رویکرد جدی و مناسبی برای ریشه کنی فقر در بین دولتمردان مشاهده نمیکنیم زیرا قطعا برنامهریزی برای کاهش فقر در کشور از عهده وزارتخانهای مثل وزارت رفاه خارج است و دولت باید با سیاستهای منسجم در جهت افزایش تولید ملی در این راستا تلاش کند زیرا در غیر این صورت نمیتوان به کاهش خط فقر در ایران خوش بین بود. باید توجه کرد با رشد تورم فاصله طبقات مختلف اقتصادی مردم از هم بیشتر و به بیان دیگر فقرا، فقیرتر و اغنیا، غنیتر میشوند.
قلم
منظور از خط فقر مطلق عدم تامین حداقل نیازهای تغذیه ای، بهداشتی، آموزشی، مسکن و حمل و نقل یک خانواده است که حداقل غذای مورد نیاز یک خانوار ایرانی دو هزار کالری در روز است و این رقم مبنای محاسبه خط فقر در نظر گرفته شده است.
بر اساس اعلام سازمانهای بین المللی چنانچه مبنای محاسبه خط فقر درآمد یک دلار در روز برای هر خانواده باشد بیش از یک میلیارد و 200 میلیون نفر از مردم جهان درآمدی کمتر از این مبلغ دارند و همچنین بر اساس دو دلار نزدیک به دو میلیارد و 200 میلیون نفر از مردم جهان درآمدی کمتر از 2 دلار دارند.
پیش از این وزارت بهداشت حداقل کالری مورد نیاز خانواده های ایرانی را دو هزار و 100 کالری در روز عنوان کرده بود.
وزارت رفاه بر روش تعیین 850 هزار تومان درآمد به عنوان خط فقر برای یک خانواده پنج نفر که پیش از این توسط دکتر راغفر تدوینگر طرح نقشه فقر کشور مطرح شده بود اشکال گرفته و عنوان کرده بود که مبنای محاسبه خط فقر اینگونه نیست و رقم خط فقر کمتر از این مبلغ است.
متاسفانه برخی از مدیران ارشد دستگاههای دولتی بر این باورند که اعلام خط فقر اثر روانی منفی بر جامعه خواهد داشت و خوب نیست به کسی بگوییم شما فقیر هستید، در حالی که به اعتقاد کارشناسان طرح این سخن تنها دلیل تراشی است زیرا به هر حال به کسی که فقیر است چه فقیر گفته شود یا نشود، خودش فقر را با پوست و استخوان درک میکند و پنهانکاری در مورد خط فقر بیفایده است.
دکتر حسین راغفر، تدوینگر نقشه فقر کشور با عنوان این مطلب که خط فقر در ایران باید بر اساس درآمد روزانه دو دلار در نظر گرفته شود و برای استان تهران خط فقر به مراتب بیشتر از درآمد ماهانه 850 هزار تومان است تاکید کرد: نمی توان بر اساس درآمد یک دلار در روز خط فقر ایران را تعیین کرد. چرا که اندازه گیری خط فقر در دنیا بر اساس میزان مصرف کالری است که این موضوع نیز در کشورها با توجه به شرایط آنها متفاوت است. مثلاً در برخی از ایالات هند خط فقر 3 دلار در روز است و این در حالی است که استاندارد زندگی در هند خیلی پایین تر از ایران است.
عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا با انتقاد از وضعیت فعلی اقتصادی کشور گفت: ما طی سالهای اخیر بالاترین درآمد نفت را در طول تاریخ ایران داشته ایم اما نتوانستیم با این درآمدها اقدام اساسی برای کاهش فقر انجام دهیم.
تدوینگر نقشه فقر کشور با اشاره به برخی اظهارات غیر کارشناسی که توسط مسئولان عنوان می شود گفت: آمار غلط خط فقر و صحبتی که برخی مسئولین در خصوص افراد فقیر می کنند اهانت به شعور مردم ایران و خلاف قانون اساسی است.
سال گذشته بر اساس پیشنهاد دکتر راغفر بانک مرکزی درآمد ماهانه 780 هزار تومان را مبنای اعلام خط فقر در شهرهای بزرگ کشور تعیین کرده بود.
تدوینگر نقشه فقر در مورد خط فقر 850 هزار تومانی در استان تهران نیز به مهر گفت: این مبلغ کمتر از میزان واقعی خط فقر محاسبه شده است و با توجه به نرخ تورم، تعداد فرزند دانشجو و دانش آموز در سال جاری خط فقر خیلی بیشتر از 850 هزار تومان برای خانوار 5 نفره خواهد بود.
در هر حال بر اساس یک برآورد تخمینی میتوان به جرأت اعلام کرد که هم اکنون در کشور 30 تا 40 درصد مردم به سختی امرار معاش میکنند و با توجه به واقعیتی که در جامعه وجود دارد در مجموع حداقل 30 درصد جمعیت کشور زیر خط فقر هستند. به طوری که در تهران و کلانشهرها برای یک خانواده 4 نفره عدد خط فقر 900 هزار تومان برآورد میشود که با این معیار بسیاری از پایتخت نشینان نیز زیر خط فقر محسوب میشوند زیرا حدود نصفی از این رقم تنها صرف اجاره مسکن میشود و با مابقی آن نیز با توجه به گرانی حاکم بر کلانشهرهایی چون تهران امکان یک زندگی مرفه بعید است. البته خط فقر در شهرهای کوچک 600 هزار تومان و در روستاها 400 هزار تومان برآورد می شود.
به رغم وضعیت کنونی فقر در جامعه هنوز هیچ رویکرد جدی و مناسبی برای ریشه کنی فقر در بین دولتمردان مشاهده نمیکنیم زیرا قطعا برنامهریزی برای کاهش فقر در کشور از عهده وزارتخانهای مثل وزارت رفاه خارج است و دولت باید با سیاستهای منسجم در جهت افزایش تولید ملی در این راستا تلاش کند زیرا در غیر این صورت نمیتوان به کاهش خط فقر در ایران خوش بین بود. باید توجه کرد با رشد تورم فاصله طبقات مختلف اقتصادی مردم از هم بیشتر و به بیان دیگر فقرا، فقیرتر و اغنیا، غنیتر میشوند.
قلم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر