۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۳, یکشنبه

اهل سنت ایران واستبداد ولایت فقیه

انقلاب ایران دربهمن ماه1357 انعکاس بسیارگسترده ای درسطح جهان داشت. شعارها ومرگ گوئیها و وعده های توخالی و فریبنده، ستم دیدگان را به امید آزادی و رسیدن به حقوق ازدست رفته شان، به خیابانها کشاند.

وشعارهای فریبنده ای همچون شعارآزاد سازی قدس ونیزشعاراستقلال،آزادی درهمه جا طنین افکند و رهبران جهان اسلام خوشبینانه ازآن استقبال کردند،ولی دیری نپایید که کینه ها وعداوتهای نهفته درسینه های بیمارگونه رهبران انقلاب فاش و عقده های چندین ساله آنان نسبت به جهان اسلام و اماکن مقدسه مسلمین برملا گشت وبه موازات آن مسیرآزاد سازی قدس ازکربلا ونجف وپس ازمدتی از راه مکه ومدینه، تعیین گردید.



سردمداران انقلاب با شعارهای توخالی وعاری ازحقیقت و در راستای تحقق آرزوهای استبداد وخود کامگی خویش، توده ها را بسیج کردند وبرای رسیدن به اهداف شومشان برادامه جنگ تحمیلی وبی حاصل ایران وعراق پافشاری وبه آرمانهای ملت وانقلاب خیانت کردند.

گروههای سازمان یافته ای همچون مجاهدین خلق،فدائیان خلق وتوده ای هارا یکی پس ازدیگری با حیله وترفند ازمیان برداشتند تا پایه های لرزان حکومت استبدادی خویش را مستحکم سازند، به همسنگران و همرزمان قدیمیشان همچون آیت الله طالقانی و آیت الله منتظری و... پشت کردند.

طالقانی را مسموم ومنتظری را خانه نشین نمودند وعلامه احمد مفتی زاده ازرهبران کرد اهل سنت را راهی سیاه چالهای مخوف کردند وبدین طریق همه قول وقرارهایی که درمورد اعطای حقوق اهل سنت ازجمله اجازه بنای مسجدی که درتهران داده بودند را زیرپا گذاشتند وازمرزشرافت وانسانیت وصداقت گذشتند وبرسکوی شرارت وخیانت تکیه زدند.

آن کسانی که خارمسیرشرارت بار وسد انحصارطلبی وخود کامگیشان بودندبا نیرنگ ازسرراه برداشته شدند.حتی به سید احمد خمینی خانه نشین نیزرحم نکردند واورا مسموم ساختند.

تارهای عنکبوتی ولایت فقیه را برگرد ملت تنیدند ودربیدادگاه های خویش تازیانه جور و ستم را بر مردم بی نوا نواختند.


بسیاری از آزادی خواهان و دانش وران را اعدام و جمع کثیری از زندانیان بی گناه را درسیاه چالهای قرون وسطایی خویش به قتل رساندند.

به بهانه های واهی،همچون عدم التزام عملی به ولایت مطلقه فقیه،دانشجویان وقشرتحصیل کرده وبویژه اقلیتهای اهل سنت را ازاستخدام درادارات دولتی وحقوق مسلم اجتماعی وسیاسی محروم کردند وقشربی سواد وخود رای وخود سر را بر سرملت حاکم ساختند.

مستبدان رژیم درتریبونها و درمحافل ومجالس، خشونت وترور را دراذهان قشرکج اندیش تزریق کردند و به دنبال آن نوچه ها وعمال تروریستی آنان موجی ازخشونت و ارعاب وترور را در داخل وخارج از کشور به راه انداختند، که قتهایزنجیره ای درتهران، مشهد و... وشهادت بیش از ده هزار

نفر از روحانیون سرشناس اهل سنت ایران، نمونه کوچکی از جنایات بیشمار رژیم است.

ولایت سالاران ایران که دربدوانقلاب با قیل وقال مدعی گسلاندن زنجیرهای ظلم وستم و رهانیدن انسانها ازاسارت و سلطه استکباربودند با گذشته نازیباوعملکرد سفاکانه خویش نشان دادند که خود مردم را به سوی ظلمت و بردگی و استبداد رهنمون اند و درآفرینش وایجاد فتنه و آشوب رهبرند وبنام اسلام ودین هرجنایت وهرخیانت وظلم وغارتی را مرتکب شدند.

ارتشاء، فساد اداری، سوء مدیریت، جور، اختناق،ارعاب،ترور، بازداشتهای غیرموجه، شکنجه، زندان، اعدام، تفتیش عقاید، تضییع حقوق اقلیتهای قومی ومذهبی، تخریب اماکن مقدسه وتوهین به مقدسات اهل سنت، بیکاری،گرانی، تورم، به تاراج رفتن بیت المال، حیف ومیل ثروت ملی کشور و... و...و... محصول چندین ساله انقلاب سیاه ولایت فقیه است.


مردم به ویژه اهل سنت ایران با تمام فشارهایی که ازناحیه عمال رژیم مستبدولایت فقیه دیده وتحمل کرده اند تا هنوز نمرده وبلکه حساستر وهوشیارترشده اند وبا وحدت ویکپارچگی درپی احقاق حقوق پایمال شده چندین ساله خود برآیند وبیش ازاین به زورگویان وقیم مآبانی که بدترین جفاها را برتوده های مظلوم روا داشته اند اجازه ندهند که با سرنوشتشان بازی کنند وخواسته

هایشان را به بازی بگیرند.

هرچند جو حاکم بر کشور یک جوخفقان آور وپلیسی به تمام معنی است وعرصه را برحق خواهان تنگ وتنگتر کرده وحق تنفس آزاد را از همگان سلب کرده است، ولی این جو زجرآورباید با دستهای گره کرده مردم شکسته شود وخروش آزادی خواهی و فریاد استبداد ستیزی کاخ های بی بنیاد ولایت سالاران را به لرزه درآورد و رژیم پوشالی و ستمگر آنان را در هم نوردد که این کاربه یاری خداوند وهمدلی همه اقشارمردم شدنی است وبزودی زود مرگ برجهان ستمگران خواهد گذشت ونهال آزادی به بارخواهد نشست.

میگویند: پیش ازخروج تاتارها مردم ازظلم فئودالها، خوانین وشاهان خود کامه، آنفدربه جان رسیده بودند که این طور دعا میکردند:

ای خدای زمین وسیاره پادشاهی فرست، خونخواره

عدد مردمان زیاد کند هر یکی را کند دو صد پاره

بالاخره دعای مردم مقبول گشت وتاتارها خروج کردند و هرکس وهمه چیز را درهم نوردیدند "کشتند وبردند وسوختند" تاتارها تاختند و به دار آویختندو همگان باختند.

اکنون اهل سنت ایران دراین فکرند که چگونه دعا کنند و از دست چه کسی رهایی خود را بخواهند؟

ازدست عمال اطلاعات وبازداشتهای بی رویه ویا ازدست نمایندگان ولی خودکامه فقیه وقیم مآبی آنان، ازدست دخالتهای بی جای دفترولی خود کامه فقیه درعزل ونصب ائمه جمعه وجماعات وسیطره بر مراکزدینی وحوزوی اهل سنت ویا ازدست رسانه های گروهی وشیخهای رذل رژیم که افسار گسیخته به مقدسات اهل سنت توهین میکنند وبی شرمانه دم ازوحدت و تساوی حقوق میزنند.

ازدست چه کسانی ؟ ازدست همه وهمه کس، ازولی خودکامه فقیه گرفته تادژخیمان سیه چالها، ازبیدادگاه های رژیم گرفته تا هیئتهای نظارتگر آن، ازشورای نگهبان گرفته تا مجمع تشخیص مصلحت نظام، ازمحافظه کاران گرفته تا به اصطلاح، اصلاح طلبان. از راس هرم گرفته تا قاعده آن!!!ازدست همه وهمه کس، درواقع همه ایشان سروته یک کرباسندوخونخوارترازتاتارها هستند، اگرمغولها بنام "یاسا" مردم را قتل عام میکردند، اینان بنام"ولایت مطلقه فقیه والتزام عملی به آن" خون مردم را میمکند وبرگرده مردم حکمروایی میکنند.

ولایت سالاران ازقطره های خون بی گناهان برای خود سفره های رنگین ساخته وبا زر و زور و تزویرملت را به زنجیرکشیده اند وبا زندگی مردم معامله کرده ومیکنند. هرچند که دیگر رضای ایشان رنگ باخته وماسک ازچهره های کریهشان برداشته شده است و نسل انقلاب علیه بیدادهایشان به پا خواسته است.


هیچ نظری موجود نیست: